۱۴۰۳/۱۲/۲

سفر در خواب، خوابمان را نبرد!



سفر در خواب برای من تجربه‌ای بود از گم شدن در لایه‌های تو در توی روایت. استعاره‌ها یکی پس از دیگری می‌آمدند و من، در تلاش برای یافتن یک خط داستانی مشخص، گاهی آن را از دست می‌دادم. شاید این همان ویژگی‌ای باشد که کتاب را هم جذاب و هم چالش‌برانگیز می‌کند؛ بستگی دارد که چطور به آن نگاه کنم.

حین خواندن، مدام حس می‌کردم که قرار نیست این کتاب را با وسواس دنبال کنم. شاید بهتر بود که اجازه می‌دادم متن، خودش مرا ببرد—بدون تلاش برای گره‌گشایی از هر استعاره یا یافتن یک مسیر مشخص. انگار این کتاب را باید "بار دیمی" خواند، رها و بی‌تکلف، تا بتوان از فضای شاعرانه و رازآلود آن لذت بیشتری برد.

۱۴۰۳/۱۱/۲۹

در ستایش شکست و امید!

مصطفی مستور دیدی بدبینانه به امید دارد، که می‌فهمم. امید به تنهایی و بدون داشتن تلاش و کوشش به جایی نمی‌رسد. این ویدیو را گوش دهید و این نکته را هم در پس ذهن داشته باشید.

شکست، آغاز راهی تازه

شکست، آن دشمنی که بسیاری از آن می‌هراسند، در حقیقت دوست و راهنمایی پنهان است. هر گامی که به زمین می‌خوریم، فرصتی است برای برخاستن؛ فرصتی برای آموختن، برای رشد کردن، برای یافتن مسیرهایی که پیش‌تر نمی‌دیدیم. شکست نه نشانهٔ ناتوانی، بلکه سندی بر تلاش‌های ماست.

در این سفر، امید مانند چراغی است که راه را روشن می‌کند. اما امیدِ تنها، بدون گام برداشتن، بی‌ثمر است. امیدی که در دل بنشیند و در عمل متجلی نشود، تنها رؤیایی خام است. امید واقعی آن است که دست در دست تلاش بگذارد، که با عرق جبین و قدم‌های استوار همراه باشد.

ناامیدی اما، زنجیری است که انسان را در سکون و رکود نگه می‌دارد. کسانی که به ناامیدی تن می‌دهند، هیچ‌گاه شکوه پیروزی را نخواهند چشید. آن‌ها از ترس شکست، خود را از تجربه‌های تازه محروم می‌کنند و در نهایت، فرصت زیستن را از کف می‌دهند.

اما آنان که امید را با تلاش در هم می‌آمیزند، جهان را به تسخیر در می‌آورند. آنان می‌دانند که هر شکست، پلی است به سوی پیروزی؛ هر زمین خوردن، درسی است برای ایستادن محکم‌تر. امید به تنهایی، معجزه نمی‌کند؛ اما امیدی که با قدم‌های استوار همراه شود، دنیا را تغییر می‌دهد.

پس بیاموزیم که شکست را در آغوش بگیریم، امید را در دل زنده نگه داریم و با گام‌های استوار به سوی فردایی بهتر حرکت کنیم. پیروزی از آنِ کسانی است که از شکست‌ها، نردبانی برای صعود می‌سازند.

۱۴۰۳/۱۱/۲۷

پیر مرد و دریا - کتابی از ارنست بابا

پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی، داستانی کوتاه اما عمیق درباره‌ی تلاش، امید و پایداری است. این رمان با زبانی ساده اما پر از تصاویر شاعرانه، مبارزه‌ی پیرمردی ماهیگیر به نام سانتیاگو را با یک ماهی غول‌پیکر در دل دریا روایت می‌کند. زیبایی کتاب در سادگی و قدرت آن نهفته است؛ از توصیفات دقیق دریا و طبیعت گرفته تا نمایش عزم و تنهایی انسان در برابر سختی‌ها. همینگوی با سبکی مینیمالیستی، روحیه‌ی شکست‌ناپذیر سانتیاگو را نشان می‌دهد و پیام‌هایی از امید، شجاعت و افتخار را در قالب داستانی فراموش‌نشدنی به تصویر می‌کشد.