راهی است بس دشوار
دشوارتر از دنیایت
که دنیایت را می سازد
و برایش دنیایی
و چه غمگین که دنیایتان
گرچه که زیباست و قشنگ
گرچه که سبز است و شاد
باز دنیایی است سوا
شادیهایت را شریکش میکنی
غمهایت را نه
خندههایت را میبیند
اشکهایت را نه
که شاید دنیایتان هم
شادیهایشان را به نظاره بنشینند
که شاید دلهایتان هم
کمی با هم بخندند
شادی دلهایتان شاید
شادی دوری و دوستی است
شادی دنیایتان شاید
آوازه خوشی از دور شنیدنش است
که روزی میرسد و شادی دنیایش
زیبایی دلهایش
تابناکی خندههایش را
از برایش همیشه میخواهی
حتی اگر دیگر دنیایت نباشد
حتی اگر شادیت نباشد
ولی شاد باشد و
دنیایش برپا همیشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر